به نام خداي آسمان

 

چرا اينگونه از من ميگريزي

نه با من ، با دلم اندر ستيزي

به عاشق بودنت گشتم گنه كار

به حُكمت حبس گشتم من در اين كار

نكردم بهر وصلت من تمنا

به قصد بوسه اي هر دم تَقلا

به جام ديگران هر دم شوي مست

چو بر من ميرسد ، مستي حرام است

من آن خندق نشين دوره گردم

تنم بي روح و خسته ، پر ز دردم

تو آن بالا نشين نازنيني

كه در جمع عزيزان تك نگيني

بزرگي چون خيال پاك آدم

جراحت را كني يكباره مرهم

چو بي مهري كني يا مهرباني

ثنايت ميكنم در هر زماني

.

کورش جوادی

نیمهْ دوم اسفند ماه

سال هشتادو هفت خورشیدی

.

.

لينك دانلود اين شعر با صداي من

http://www.fileden.com/files/2008/11/14/2186252/marabebin.mp3